عکس آخر...
این شعر خیلی به دلم نشست...این چندمین شب است که من با تو نیستم این چندمین شب است که در شعله زیستم این عکس اول است که با هم گرفتهایم من بیقرار مستی لبخند کیستم؟! این عکس دوم است در آغاز تشنگی هم بغض...
View Articleمامان با احساس خودم...
مامان خیلی با احساسه ...اونقدرا که حس میکنم من بی احساسم !همین امروز پنجره اتاقمو باز کرده بودم و یه یاکریم پشت پنجره صدا میکرد...مامان با ذوق و شوق سریع اومد تو اتاقمو گفت آخییییی این صدای یا کریم از...
View Articleالهی که خوشبخت باشی...
کم کم باید خودمونو آماده کنیم تا از کمپ رمضان بیرون بریم.بدبخت اند اونایی که از این مدت استفاده نکردند ، یواشکی یه کم مواد گناه و گاه و بی گاه مصرف کردند ، خودشونو زدن به نفهمی !بدبخت اند اونایی که حال...
View Articleیه خاله با طعم عسل
یه خاله دارم که ازش نه خاطره خوش دارم و نه بد!اما دلم میخواد برای خواهرزادم یه خاله شیرین باشم...من که هستم پس چرا تلخ باشم یا شور یا حتی بی مزه؟!!!من که میتونم تو ذهنش بشینم چرا فقط یه هاله باشم؟!دلم...
View Articleخجالت زده !
خجالت کشیدم ازش ، وقتی زنگ زد گفت به توام میگن دوست؟!تو که شنیدی پای تلفن گفتم آخ حالم بده ...ببخشید باید برم تو که دیدی چه جوری باهات خداحافظی کردم! یه زنگی اس ام اسی چیزی میزدی حال میپرسیدی بعد این...
View Articleهمون همیشگی ...
هرسال محرم میاد ، میره ... ولی ما همون آدم سابقیم !تا 3 نصفه شب زن و بچه رو تو خونه تنها میذاریم ! چون هیئت رفتیم!برای یه لیوان چای ترافیک ایجاد میکنیم و متوجهم نیستیم این خودش حق الناسه !برای یه ظرف...
View Articleتشویق و تنبیه ...
خوشحالم بعد تموم شدن درسم بلافاصله مشغول به کار شدم.اونم جایی که همیشه تو ذهنم تصور میکردم.ولی این روزها حس خاصی پیدا کردم ، نمیدونم شاید بهش میشه گفت خستگی ناشی از کار...خستگی جسمی با استراحت حل میشه...
View Articleنمیدونم ...
یادش به خیراون اوایل که وبلاگ و تازه راه انداخته بودم چه ذوق و شوق خاصی داشتم.تند تند مطلب میذاشتم ، قالب عوض میکردم ، انواع موزیک ها رو امتحان میکردم.اما الان انگار خیلی از اون روزا فاصله گرفتم.دیگه...
View Articleدعا نوشت...
سر شوق میای وقتی میبینی در یاد کسانی هستی که متقابلا تو هم به یادشونی...دیشب بود که گفت قراره بره خانه خدا ... دعا کردنش برام یه دنیا ارزش داره_____________________________________________________خدایا...
View Articleخاطره
گاهی اوقات یه صحنه ، یه بو یا یه چیز خیلی کوچیک مارو یاد خاطراتمون میندازه...مثلا دیشب مامان برای خودش شیر داغ کرده بود ... نزدیک ظرف که شدم تا بوی شیر به مشامم خوردمنو پرت کرد به دوران دبستانم.به...
View Article
More Pages to Explore .....